انواع فعل از نظر زمان
پیش از پرداختن به فعل از نظر زمان، یادآوری چند نکته لازم است:
✅یادآوری:
الف) بن ماضی= مصدر بدون «ن»:
مصدر ..................... بن ماضی
رفتن ........................ رفت
گفتن ........................ گفت
دیدن ........................ دید
شنیدن ...................... شنید
نگریستن .................. نگریست
جستن ...................... جست
ب) بن مضارع= فعل امر بدون « ب »:
مصدر ..... فعل امر ..... بن مضارع
رفتن ........ برو .............. رو
گفتن ....... بگو .............. گو
دیدن ....... ببین ........... بین
شنیدن ..... بشنو ........... شنو
نگریستن .... بنگر............ نگر
جستن ...... بجو ........... جو
و...
پ) صفت مفعولی:
بن ماضی + ه ه
نمونه: رفته، دیده، گفته، شنیده، خوانده، نوشته، گفته، شناخته، نشسته، انداخته، آمده و...
✅ انواع فعل از نظر زمان:
الف) ماضی: فعلی است که بر زمان گذشته دلالت دارد.
ب) مضارع: فعلی که بر زمان حال و گاهی آینده دلالت دارد.
پ) مستقبل (آینده): فعلی که بر زمان آینده دلالت دارد.
✅ انواع فعل ماضی:
۱- ماضی ساده:
بن ماضی+ شناسههای ماضی (--َم، -ی، ... / -یم، -ید، --َند):
شناختم، شناختی، شناخت/
شناختیم، شناختید، شناختند
۲- ماضی استمراری:
می+ ماضی ساده:
میگفتم، میگفتی، میگفت
میگفتیم، میگفتید، میگفتند
🔺نکته:
در فارسی کهن، ماضی استمراری به چند صورت دیگر هم به کار میرفت:
الف) «همی» به جای «می»: همیگفتم...
ب) می/ همی + ماضی ساده + ی (استمراری): میگفتمی...
ت) ماضی ساده + ی (استمراری): گفتمی...
۳- ماضی بعید:
صفت مفعولی + بودم، بودی، بود/ بودیم، بودید، بودند:
رفته بودم، رفته بودی، رفته بود
رفته بودیم، رفته بودید، رفته بودند
۴- ماضی نَقلی:
صفت مفعولی + ام، ای، است / ایم، اید، اند:
شنیدهام، شنیدهای، شنیدهاست
شنیدهایم، شنیدهاید، شنیدهاند
🔺نکته:
در فارسی کهن، ماضی نقلی به صورت زیر، هم به کار میرفت:
شنیدهستم، شنیدهستی، شنیدهاست
شنیدهستیم، شنیدهستید، شنیدهستند
۵- ماضی التزامی:
صفت مفعولی + باشم، باشی، باشد / باشیم، باشید، باشند:
آمده باشم، آمده باشی، آمده باشد
آمده باشیم، آمده باشید، آمده باشند
۶- ماضی مستمر (ملموس):
داشتم، داشتی، داشت/ داشتیم، داشتید، داشتند + ماضی استمراری:
داشتم میگفتم، داشتی میگفتی، داشت میگفت
داشتیم میگفتیم، داشتید میگفتید، داشتند میگفتند
✅ انواع فعل مضارع:
۱- مضارع اِخباری:
می + بن مضارع + شناسههای مضارع (--َم، -ی، --َد / -یم، -ید، --َند):
میشناسم، میشناسی، میشناسد
میشناسیم، میشناسید، میشناسند
🔺چند نکته:
* فعلهای است، هست، نیست و دارم، داری، دارد، داریم، دارید، دارند، نیز مضارع اِخباری بهشمارمیآیند.
* در فارسی کهن، گاهی فعل مضارع اخباری، بدون «می» به کار میرفت:
روم، روی، رود/ رویم، روید، روند
* در فارسی کهن، گاهی به جای «می»، «همی» به کار میرفت: همیگویم...
۲- مضارع التزامی:
ب + بن مضارع + شناسههای مضارع:
بدانم، بدانی، بداند / بدانیم، بدانید، بدانند
🔺چند نکته:
* گاهی فعل مضارع التزامی بدون «ب » به کار میرود؛ مانند: فعلهای باشم، باشی، باشد، باشیم، باشید، باشند/
شوم، شوی، شود، شویم، شوید، شوند/
برگردم...، روی دهد و...
* در فارسی کهن، گاهی فعلهای مضارع التزامی که امروزه، همراه « ب » به کار میروند، بدون «ب » به کار میرفتند: گویم = بگویم و...
* در فارسی کهن، گاهی فعل مضارع التزامی در معنی مضارع اخباری به کار میرفت:
بخواهد: میخواهد / بگوید: میگوید
۳-مضارع مستمر:
دارم، داری، دارد/ داریم، دارید، دارند + مضارع اخباری:
دارم میروم، داری میروی، دارد میرود
داریم میرویم، دارید میروید، دارند میروند
۳- آینده:
خواهم، خواهی، خواهد/ خواهیم، خواهید، خواهند + مصدر بدون --َن:
خواهم دید، خواهی دید، خواهد دید
خواهیم دید، خواهید دید، خواهند دید